نمایش خدای جنگ با محوریت شعر و موزیکال روی صحنه تئاتر مشهد میرود
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۲۷۴۴۵۰
نویسنده و کارگردان تئاتر«خدای جنگ» گفت: نمایش اقتباسی «خدای جنگ» با محوریت شعر و موزیکال روی صحنه تئاتر مشهد میرود. ۱۷ دی ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۱ استانها خراسان رضوی نظرات - اخبار استانها -
امین رضایی اردانی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در مشهد مقدس اظهار داشت: نمایش خدای جنگ اقتباسی از نمایش تیتوس آندرونیکوس اثر ویلیام شکسپیر است که اولین تراژدی او پس از مرگ پسرش است و قبل از این اثر شکسپیر تنها کمدی نویس بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: شکسپیر در تمام متنهای خود هیچ زمان از شعر جدا نمیشد و در متون او شاعرانگی خاصی وجود دارد و زمانی که ما بخواهیم این شاعرانگی را به زبان پارسی برگردانیم، طبعا ادبیات ما روی آن تاثیر خواهد گذاشت بنابراین ما سعی کردیم این شاعرانگی را در فضای شعر و موزیک پیاده کنیم با این تفاوت که از ساختارهای کلاسیک فاصله گرفتهایم و سعی کردیم که اندکی به دنیای اکنون نزدیکتر شویم، نه دنیای مدرن زیرا این دنیا تعریف متفاوتی دارد ولی سعی داشتهایم که به فضای ذهنی انسانهای همین جامعه بیشتر نزدیک شویم.
نویسنده و کارگردان تئاتر«خدای جنگ» در ادامه خاطرنشان کرد: مسئلهای که من را به سمت شکسپیر حرکت داد آثار او نبود، بلکه خود شکسپیر بود. فضاهایی که من کار میکنم معمولا فرمالیستی هستند و کار با تصاویر است و بیشتر سعی میکنم که با تصور و احساسات با مخاطب ارتباط برقرار کنم تا آنکه با دیالوگ کار را انجام دهم.
رضایی اردانی اضافه کرد: ابتدا قرار بود به سراغ نمایشنامه مکبث بروم اما با مشورتی که با یکی از استادانم، آرش دادگر، در تهران داشتم با توجه به فضای ذهنیای که دارم به من به توصیه کردند به سراغ این نمایشنامه بروم.
گزارشی از 10 دوره داوری جشنواره تئاتر فجرشهاب آگاهی: تئاتر موزیکال سراب استتئاترها تبدیل به جُنگهای احمقانه شدهاندوی در ادامه گفت: فضای تئاتر بسیار شبیه فضای فیلم گلادیاتور است و حال تصور کنید که این شباهت در فضای گنگستری در دهه 70 و 80 آمریکا با وسترن کادیلاکی با درون مایه داستان گلادیاتور است؛ قهرمان توسط همان کسانی که او را قهرمان میدانستند، نابود میشود. با وجود این که از بعضی از المانهای کلاسیکی استفاه میکنیم اما این نمایش در فضای کلاسیک حرکت نمیکند و سعی کردیم فضا آن از لحاظ بصری نزدیک به مخاطب باشد.
نویسنده و کارگردان تئاتر«خدای جنگ» تصریح کرد: تمام تلاش ما در دنیای تئاتر این است که تماشاچی حتما جریان و موضوعی را با خود از سالن نمایش به بیرون ببرد و تمام زحمات چند ماهه گروه نمایش در این است که تماشاچی احساساتی را از نمایش دریافت کند و به خارج از سالن نیز همراه خود کند.
رضایی اردانی با اشاره به طراحی صحنه تئاتر«خدای جنگ» گفت: ما در طرحی صحنه این نمایش از المانهایی استفاده کردهایم که تماشاچی فقط تشخیص میدهد این مکان کجاست که اینگونه فضاسازی بسیار نمادینتر و فرمالیستیتر خواهد بود، برای مثال اگر بخواهیم کاخ درست کنیم تنها پلههایش را درست می کنیم و... . هرچه قدر که این فضاها گستردهتر شوند و به سمت فضاهای ماکسیمال برویم تماشاچی بیشتر به دنبال مقایسه کردن است تا آنکه با نمایش ارتباط برقرار کند.
وی در رابطه با بیلبوردهای تبلیغاتی گفت: با توجه به شرایط مالی و امکاناتی که وجود دارد، این برداشت میشود که تئاتریها عاشق کار خود هستند اما باید بگویم که تئاتریها بیشتر عاشق ارتباط برقرار کردن هستند که این ارتباط زمانی شکل میگیرد که مردم بدانند نمایشی در حال برگزاری است و اگر آنها ندانند من نمیتوانم در هر خیابانی فریاد بزنم که یک اتفاق تئاتری در حال شکلگیری است.
نویسنده و کارگردان تئاتر«خدای جنگ» در ادامه بیان کرد: برای این نمایش 120 میلیون تومان هزینه شده است و در بدترین زمان اجرا میرویم چراکه در دهه فاطمیه و تعطیلات آن، امتحانات بچهها، سردی هوا قرار داریم. زمان اجرا تئاتر ما 25 آذر بود ولی نمایش دیگری زمان اجرای ما را گرفتند.
انتهای پیام/ ز
R41347/P/S6,1188/CT1منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۷۴۴۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانهای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده